مذهب سوئد
نگاهي به ابعاد مختلف و كلان جامعه سوئدي نشان مي دهد كه مردم اين كشور از فرهنگي با دو ويژگي عمده پويايي و در عين حال نوپايي نسبي برخوردارند. قدمت سيصد ساله قانون اساسي، قدمت چهار صد ساله آموزش همگاني، يك و نيم قرن پيشينه فعاليت جمعي و سياسي مردم در الگوهايي مانند احزاب سياسي و حدود شش قرن سابقه پارلمان، جايگاه دانش و هنر و ادب در جامعه سوئدي و همگي مويد غناي فرهنگي جامعه سوئدي است. مقوله فرهنگ در اين كشور آن چنان مورد توجه است كه بخش فرهنگي از شمول برنامه رياضت اقتصادي دهه هفتاد كه در پي وخامت اوضاع اقتصادي حاصل شده بود، مستثني گرديد. اهدا سياست فرهنگي كشور به خوبي نشان دهنده جهت گيري عمومي مقوله فرهنگ، جايگاه آن در جامعه و اهميت آن نزد دولت است: حمايت از آزادي انديشه و بيان و ايجاد شرايط لازم براي برخورداري همه شهروندان از اين حقوق فراهم نمودن فرصت مشاركت در حيات ملي و بين المللي فرهنگي و رشد خلاقيت شهروندان حمايت از تنوع فرهنگي، توسعه هنر و جلوگيري از تأثير منفي گرايش تجاري در حوزه فرهنگ تبديل فرهنگ به نيرويي پويا محرك و مستقل در جامعه حفظ احيا و بهره گيري از ميراث فرهنگي ارتقا آموزش فرهنگي و فراهم آوردن موقعيت هاي تحصيلي در رشته هاي مختلف فرهنگي ارتقا تبادل فرهنگي بين المللي و ارتباطات ميان فرهنگ هاي گوناگون در درون كشور بهره گيري از فرصت هاي بين المللي مبادلات فرهنگي حدود يك ميليون و دويست هزار نفر از جمعيت سوئد بين پانزده تا بيست و پنج سال سن دارند و به عبارت ديگر بخش جوانجمعيت اين كشور را تشكيل مي دهند. در پژوهشي كه از نسل جوان سوئد به عمل آمده است، جوانان سوئدي اولويت هاي خود را به ترتيب سرگرمي، خانواده و امنيت اقتصادي دانسته اند. براي جوانان زير بيست و پنج سال، اهميت نسبي تفريح در برابر خانواده و كار افزايش يافته است. فعاليت هاي تفريحي بيشتر به صورت گروهي متداول است، اما سرگرمي هاي فردي به تدريج جايگزين اين پديده اجتماعي مي شود. به لحاظ اجتماعي، جوانان عموما در حدود نوزده سالگي از خانواده جدا مي شوند. در عين حال سن ازدواج مرتبا در حال افزايش است و علاقه به بچه دار شدن نيز روندي نزولي دارد. اعتماد آنان به سياستمداران بيشتر اما علاقه شان به سياست و درگير شدن در آن كمتر شده است. نگاه جوانان به مهاجرت و مهاجرت پذيري مثبت است. از وضع سلامتي خود راضي هستند و عموما علاقه مند به مسافرت بوده و به آينده خوش بين هستند. جامعه سوئد را مي توان از نظر اصل برابري زن و مرد به عنوان يك استاندارد غربي، از نمونه هاي بسيار پيشرفته در دنيا دانست. عمق اين باور اجتماعي در سوئد تا جايي است كه در سال ۱۹۸۰، قانون اساسي به منظور رعايت اصل برابري برايجانشيني پادشاه اصلاح شد تا فرزند ارشد پادشاه، اعم از دختر يا پسر بتواند از اين حق برخوردار باشد.
كشور سوئد با اين كه كشوري غير مذهبي است، ولي تا سال ۲۰۰۰ ميلادي و به مدت بيش از چهار صد سال دينمسيحيت از نوع فرقه لوتري Luther را به عنوان دين رسمي كشور (شاخه پروتستان) حفظ نمود. در سال ۲۰۰۰ ميلادي بود كه كليساي لوتري را به عنوان دين رسمي دولتي ملغي اعلام نمود. سوئد به همراه فرانسه، كره جنوبي، ژاپن، جمهوري چك و هلند از مهمترين كشورهايي هستند كه اكثريت غالب مردم آن ها هيچگونه ديني ندارند. بر طبق يك بررسي و تحقيق انجام شده توسط Davie در سال ۱۹۹۹ ميلادي، در سوئد ۸۵ درصد مردم اعتقادي به وجود خدا ندارند و اين كشور در فهرست كشورهايي قرار دارد كه بيشترين تعداد بي دين ها يا Atheist ها را در دنيا دارد. در تحقيق ديگري از سوي سازمان آمار اتحاديه اروپا، تنها ۲۳ درصد از سوئدي ها اعتقاد دارند خدايي وجود دارد، ۵۳ درصد پاسخ داده اند كه يك نيرو يا روح بزرگ زندگي بايد وجود داشته باشد و ۲۳ درصد نيز اعتقاد به هيچ خدا يا نيروي مافوق بشري اي ندارند. تعداد اعضاي فعال كليساها در سوئد، از ۹۵ درصد كل جمعيت در سال ۱۹۷۲ ميلادي به ۷۲ درصد در سال ۲۰۰۸ ميلادي رسيده است.