حمل و نقل انگلستان
انگليس در قرن ۱۱ و ۱۲ اقتصادي ابتدايي و عقبمانده داشت كه مبتني بر پرورش خوك و گوسفند بود. در دوران پس از فئوداليسم و در قرون ۱۳ و ۱۴ ميلادي نيز اقتصاد اين كشور متكي بر توليد مقدار اندكي پشم و لباسهاي با ارزش افزودهي اندك بود.۱ اين وضعيت تا سالهاي پاياني قرن ۱۶ ادامه داشت، اما در اين سالها، وضعيت به يكباره تغيير كرد. انگليس با پي بردن به اينكه توليد پوشاك مي¬تواند سود مناسبتري را نسبت به صادرات پشم خام عايدش كند، در زمان ادوارد سوم، به ساخت و توسعهي كارخانههاي كوچك و محلي توليد لباس¬هاي پشمي اقدام كرد. او حتي براي حمايت از توليد داخل، اقدام به پوشيدن لباسهاي كم كيفيت انگليسي در مقابل منسوجات با كيفيت خارجي كرد و تمركز خود را بر تجارت پشم خام و ممنوع كردن واردات پوشاك قرار داد.۲ هنري هفتم نيز در سال ۱۴۸۹، در راستاي توليد پوشاك و فرآوري پشم خام، سياست جايگزيني واردات را كليد زد و شروع به جذب كارگران ماهر كشورهاي ديگر كرد، ماليات بر صادرات پشم خام را افزايش داد و در برهههايي صادرات آن را بهمنظور فرآوري بيشتر ممنوع كرد.۳ در دوران ملكه اليزابت نيز اقدامات ديگري در راستاي گسترش صنعت نساجي انگلستان صورت گرفت، از جمله فرستادن نمايندگان سياسي به كشورهاي ايران، روسيه و مغولستان بهمنظور صادرات كالاها و سرمايهگذاري قابل توجه در صنايع كشتيسازي جهت صادرات كالا و به دست آوردن بازارهاي جديد و استعمار كشورها و بازارهايشان. مهمترين جزء سياستهاي حمايتي بريتانيا در اين سالها، حمايتهاي تعرفهاي بود. انگليس در ادامهي حمايت تعرفهاي خود از منسوجات كه از قرن ۱۴ ميلادي شكل گرفته بود، بهمنظور حمايت از صنايع داخلي، هرگونه واردات كالاهاي با كيفيت از مستعمرات خود را ممنوع و در سال ۱۶۹۹ با تصويب قانوني، از صادرات صنايع پشمي مستعمرات خود جلوگيري كرد. بدين ترتيب صنايع پشمبافي مستعمرات انگليس از جمله ايرلند را كه كيفيت بالاتري داشت نابود كرد و صنعت توليدات پشمي آمريكا را نيز در نطفه خفه كرد.۴ از سويي ديگر، صنايع نخي و ابريشمي نوزاد انگلستان، توان رقابت با صنايع نخي و كتاني هند كه در اواخر قرن ۱۷ كارآمدترين و پيشرفتهترين صنعت آن زمان در دنيا بود را نداشت. بنابراين بريتانيا كه بهخوبي اين حقيقت را درك كرده بود، از سويي با تصويب قانوني در سال ۱۷۰۱، واردات هرگونه لباس نخي و ابريشمي از ايران؛ چين و هند به بريتانيا و مستعمراتش را ممنوع اعلام كرد و از سويي ديگر، با وضع قوانين و عوارض داخلي، جريان كالا در داخل هند را مختل كرد. علاوه بر اين، تجارت بريتانيا تمام بازارهاي هند را تسخير كرد و صادرات هرگونه ماشينهاي صنعتي و فنون توليد به هند را نيز ممنوع كرد. اين روند دومينويي فاجعهبار در هند ايجاد كرد بهگونهاي كه در قرن ۱۹، صنايع قديمي هند از جمله پارچهبافي، كشتيسازي، فلزكاري و… نيز نابود شد. در نتيجه هند تبديل به كشوري كشاورزي و بازاري مصرفي براي انگليس شد كه تنها مواد اوليه به اين كشور صادر ميكرد. حمايت از صنعت داخلي و شكلگيري صنايع موجب استفاده از مزيتهاي مقياس شد و تلاش براي صادرات و افزايش توليد كه نتيجهي مستقيم معاهدات و راهنماييهاي دولت بهوسيلهي ناوگان قدرتمند دريايي بود، موجب شروع نوآوريها شد.۵ بدين ترتيب نوآوري¬هايي در زمينهي شيوهي توليد پارچه¬هاي نخي ايجاد شد و دستگاه ريسندگي ماشيني جايگزين دستي شد و اثرات سرريز آن نيز موجب توسعهي نوآوريها و صنايع ديگري از قبيل نوآوري در زمينهي رفع ناخالصي¬هاي آهن، به كارگيري زغال سنگ به جاي زغال چوب شد توليد آهن و در نهايت اختراع ماشين بخار شد و اختراع ماشين بخار توسط جيمز وات تحولات عميقي كه كه در صنايع نساجي، آهن و كشتيراني مورد استفاده قرار گرفت. در پي آن، صنايع فولاد شكل گرفت و شبكهي ريلي و حملونقل توسعه پيدا كرد و نهادهاي مالي و پولي نظير بانك انگليس و بورس سهام و شركتهاي تضامني براي حمايت از سرمايهگذاري در حوزهي توليد و صنايع نيز شكل گرفت. تشكيل ناوگان كشتيراني و گسترش ناوگان دريايي انگليس از عوامل ديگري بود كه موجب انحصار انگليس بر تجارت بينالملل و گسترش بازرگاني به نواحي مختلف دنيا بهويژه آسيا و هند گرديد. اين موضوع خود، زمينهي آشنايي با توليدات نخي و ابريشمي و نقطهي آغاز صنعت منسوجات نخي و ابريشمي در بريتانيا بود. انگليس كه مزيت و تجربهاي در ساخت كشتي نداشت، با جذب متخصصان و كارگران ماهر خارجي، اعطاي يارانه، اعطاي جوايز براي ماهيگيري و وضع عوارض گمركي، شروع به توسعهي كشتيراني كرد.۶ انگليسيها بهخوبي دريافته بودند كه كشتي¬راني و دريانوردي، از ستونهاي بازرگاني و قدرت دفاعي كشور است و بههمين دليل بايد در اين زمينه، خود را از هرگونه وابستگي به خارج رهانيده و همانند توليدات پشمي، مستقل و خودكفا شد. بدين منظور انگليس، قانون دريانوردي را در سال ۱۶۵۱تصويب كرد كه بر اساس آن حمل كالا از كشورهاي غيراروپايي به انگليس يا مستعمرات آن ممنوع و حمل كالا از كشورهاي اروپايي به بريتانيا توسط كشورهاي ثالث غيرقانوني بود. اين عامل علاوه بر تضعيف كشورهاي ديگر، منافع توليدكنندگان و تجار اين كشور را افزايش و انگيزه براي نوآوري را افزايش داد.